۱۳۸۸ اردیبهشت ۱۵, سه‌شنبه

چرا من اینقدر نبودنو دوست دارم

دل من گرفته - هوا هم ابریه - هردومون دمقیم.
حمید تو حال و هوای خودشه - امیدی از هیچ طرفی نیست  -
باز یاد نفس عمیق افتادم.
بودنم کجای این عالمو گلستون کرده.
چرا من اینقدر نبودنو دوست دارم. 
آیا باز میشه با این شعر خودمو دلداری بدم:
حدیث درد من گر کس نگفت افسانه ای کمتر    اگر من هم نباشم در جهان دیوانه ای کمتر
نه نمیشه.آخر بازیو دوست دارم.
 جواد برام سنگ قبرمو اینجور طراحی کن: روش بنویس : 
آنکه نمیخواست و آمد -  میخواست و نشد _ رفتنش هم به التماس خودش بود.

۲ نظر:

جواد گفت...

چشم.

حامد گفت...

چه خبر شده؟مث اینکه فقط من نیستم که باری از غم و غصه دارم.
www.eshaareh1.bloghaa.com