۱۳۸۸ اردیبهشت ۹, چهارشنبه

تب

بیماری مقدسی که خیلی دوسش دارم. همیشه وقتی میخوام از این دنیا دل بکنم و به نوعی اکس بندازم و مست کنم قرص و چیزای دیگه ای نمیخورم. دعا میکنم تب کنم. بیماری مقدس من.
کاش یه روزی که توی گرمای تب دارم میسوزم بیایی بالای سرم.دستمو بگیری و لیوان آب و بزاری روی لبهام.راستی عکستو کی بهم میدی بزرگش کنم روی دیوار اتاق ، روبروی چشام بزارمش. یادت که خیلی وقته توی ذهنمه. خوش به حال من.

۱۳۸۸ اردیبهشت ۶, یکشنبه

نشد یه جا بمونیم...

ورد پرس رو خیلی دوست دارم.. ولی فعلا با من سر ناسازگاری داره.
www.pesareshirin.wordpress.com
www.1pesareshirin.wordpress.com

اما انصافا گاهی چیزایی که از گ ی بودن برام مونده هنوز همین دوستای دنیای اینترنتم هستند. حال و هوای همشونو دوست دارم.

فعلا .